دوست دارم زندگی را با تمام دردهایش
با تمام ستمهایش و باتمام سختیهایش
دوست دارم عشق را چون وجود دارد
و می بویمش انرا ودر کنار خود می یابمش
دنیا را می خواهم تا زمانییکه او هم مرا بخواهد
وعشق را .......
زندگی را صدا می زنم از دریچه شور واشتیاق وانرژی زیاد هر گز نا امید نمیشوم البته با کمک عشق به خدا
دست نوشته ۶/۱۱/۱۳۸۲
این متنی ک نوشتین مال سال ۸۲ هستش و خیلی هم قشنگه
یک سوال: آیا به تازگی اینقدر انگیزه داشتین که همچین متنی یا مشابهشو در سالهای اخیر زندگیتون بنویسین یا به تدریج از شدت شور و اشتیاقتون کم شده؟
مرسی که پاسخ من و دادین
مادر بودن حس زیبایی هست که فقط یک مادر می تونه تجربش کنه و من مطمئنم هستم که اینقدر این حس زیباست که می تونه جای هر عشقی را توی دلتون بگیره
آیا من درست فکر می کنم؟
آیا مادر بودن و عشقی که به فرزندتون دارین می تونه جای هر نوع عشق دیگر و بگیره؟
عشق به فرزند مثل عشق به خداست یک عشق مقدس وهیچ عشقی نمی تونه جایگزین این عشق پاک باشه ولی در کنارش می شه عاشق بود واون عشق به زندگیست