شعاری برای زیستن

شعاری برای زیستن


حرمت اعتبار خود را
هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران
مشکن

که ما هر یک یگانه ایم
موجودی بی نظیر و بی تشابه.

و آرمانهای خویش را
به مقیاس معیارهای دیگران
بنیاد مکن

تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت
چگونه معنا می شود.

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است
آسان مگذر

بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که
در زندگی خویش
که بی حضور آنان، زندگی مفهوم خود را
از دست می دهد.

با دم زدن در هوای گذشته
و نگرانی فرداهای نیامده
زندگی را مگذار که از لابلای انگشتانت فرو لغزد
و آسان هدر شود.

هر روز، همان روز را زندگی کن
و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای.

و هر گز امید از کف مده
آنگاه که چیز دیگری
برای دادن در کف داری.

همه چیز در همان لحظه ای به پایان می رسد
که قدمهای تو باز می ایستد.

و هراسی به خود را مده
از پذیرفتن این حقیقت که
هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد

تنها پیوند میان ما
خط نازک همین فاصله است.

برخیز و بی هراس خطر کن،
در هر فرصتی بیاویز.

و هم بدینسان است که به مفهوم « شجاعت»
دست خواهی یافت.

آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت
عشق را از زندگی خویش رانده ای
عشق چنان است که
هر چه بیشتر ارزانی داری
سرشارتر شود

و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری
آسان تر از کف رود

پروازش ده تا که پایدار بماند.

رؤیاهایت را فرومگذار
که بی آنان زندگانی را امیدی نیست
و بی امید، زندگی را آهنگی نباشد.

از روزهایت شتابان گذر مکن
که در التهاب این شتاب
نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش
که حتی سرمنزل مقصود را گم کنی.

زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است

و تو آن مسافری باش
که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاریست.

نظرات 3 + ارسال نظر
م ح م د جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:38 ق.ظ http://sayelabkhandeto.blogfa.com

رفتی و خاطره های تو نشسته تو خیالم
بی تو من اسیر دست ارزوهای محالم
یاد من نبودی اما من به یاد تو شکستم
غیر تو که دوری از من دل به هیچ کسی نبستم
هم ترانه یاد من باش بی بهانه یاد من باش
وقت بیداری مهتاب عاشقانه یاد من باش
اگه باشی با نگاهت میشه از حادثه رد شد
میشه تو اتیش عشقت گر گرفتن و بلد شد
اگه دوری اگه نیستی نفس فریاد من باش
تا ابد تا ته دنیا تا همیشه یاد من باش

م ح م د جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:44 ق.ظ http://sayelabkhandeto.blogfa.com

از تو میپرسم دوست
چه خبر از دل من ؟ که تو بهتر دانی که چه کردی با من
تو شکیبا بی شکیبم کردی
بنگر آنقدر غریبم کردی
که شبی از شبها من غریبانه ترین شعر زمین را گفتم

م ح م د جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:45 ق.ظ http://sayelabkhandeto.blogfa.com

روزگار غریبی است ..
سه نقطه های تو گاهی هزار واژه ومن
هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب
همیشه معنی صد اضطراب ... من، بی تو
همیشه دیدن بی پرده ی شما در خواب
چه عاشقانه ی پوچی! تو خوب می دانی
میان این همه رویا ، فقط تویی کمیاب
و من چه خسته تو را چون سراب می جویم
چه فصل خالی و تلخی ست سهم من زین خواب!
...
کجاست آنکه ز من آتشی بگیراند
بسازد از تن من قطعه قطعه های مذاب
و یا حضور تو را قصّه قصّه ، فصل به فصل...
بخواند از تو غزل های نابِ بی پایاب
...
خدا کند که غزلهای آخرم باشد
خدا کند که شوم در غمت خراب،خراب
چه روزگار غریبی ست نازنین، آری
نه حرف مانده برایم ، نه عشق های مجاب
بیا... تمام کن این انتظار را در من
بدون شرح و سه نقطه ... پر از حکایت ناب
...
یکی نبود و یکی بود و او نبود ... و من
هنوز در تب یک نقطه از لبت بی تاب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد