حرف هایی هست برای نگفتن
و ارزش عمیق هرکسی
به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد .
و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن
و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی
که باید قلم را بکنم و دفتر را پاره کنم
و جلدش را به صاحبش پس دهم
و خود به کلبه ی بی در و پنجره ای بخزم
و کتابی را آغاز کنم که نباید نوشت
امشب …
از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد …
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازآرد …
از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید
مهمان خدا سوی خدا می آید
روز پدر مبارک
گفتم اخر عشق را معنا کنیم بلکه جای خویش را پیدا کنیم
امدم دیدم که جای لاف نیست عشق غیر از (ع) ( ش) ( ق) نیست
امدم گفتم به اوای جلی (ع) یعنی :عدل مولایم علی
(ش)یعنی :شورالله الصمد .
(ق)یعنی :قل هوالله.
مولاعلی ع بر شما مبارک